ـبابامـ ـشاهمهـ *ــــــداریوشـــــــــ*
من+++ پرنسسم
+++
نه به خاطــــــر تو . . .
به خاطر این که
+++ بابام
+++
شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــآهـــــــــــــــه
تـــکــیــه بـــده...امـــا،بــه شـانــه هـایــى کـه اگــرخـوابــتــ بــرد سـرتــــ رازمـین نـگـذارد
صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ
من+++ پرنسسم
+++
نه به خاطــــــر تو . . .
به خاطر این که
+++ بابام
+++
شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــآهـــــــــــــــه
حاله همه ی ما خوب است...
اما اینبار...
تو باور کن...
"خسرو شکیبایی"
نمی دانم آخر این دلتنگی ها به کجا خواهد رسید ... !
دنیا پــــــُر شده از قاصدکهایی که ...
راهشان را گـــــم می کنند!
نـــــــه میتوانی خبری دهی... !!!
و نــــــــه خبری بگیری...
م?خوام چند تا س?مت? بگم خیلی غمگینه..
برید ادامه زیاده ولی عالیه
باید بخونین تا بفهمین چی میگم..
نظراتونو بذارین... بگین چطور بود : (
ادامه مطلب
ادامه مطلب...
گفته باشم ...
من درد میکشم اما تو چشمهایت را ببند،
سخت است بدانم میبینی و بی خیالی ...
تویی که روزگاری برایم درمان بودی ..
تنهایی راه رفتن سخت نیست
ولی ما وقتی
این همه راهو باهم رفتیم
تنهایی برگشتن خیلی سخته
راستی ! گفته بودم ؟ “من دیوانه نیستم”
هیچگاه
تو را...
آنگونه دوست نخواهم داشت...
کهزندانیم باشی...!
زندانبانی...
شغل مورد علاقه ام نیست...!
و از دید من...
زندان...
منفورترین مکان دنیاست...!
من...
تارهای افکار خویش نیز...
گسسته ام...!
چه برسد...
به تو...!!!
تو میتوانی پرنده باشی...
اما...
اینکه بخواهیتا چه حد...
در آسمان من...
اوج بگیری...
در خود توست...
میزان اوج گرفتن و پروازت...
بستگی دارد به...
"آرزویت""باورت""خواستنت""صداقتت"
و...
"عشقت"
هر میزان که...
از چشمه عشق...
سیرابتر بنوشی...
بیشتر اوج خواهی گرفت...!
من...
تو را...
آرزو نخواهم کرد...!
آنکه با دل می آید...
با دل میماند...
و این...
می ارزد به تمام زندگی...!!!
احساسِ وحشیِ خواستنت در من می تازد
مرا بخوان
من رام آغوشِ تو هستم
حواسم هست
رصد کردم
ردِ پای حضورت را می گویم
آمدی
خواندی و آرام رفتی
نگفتی
ننوشتی
این خصوصیت بهار است
گاهی آفتابی ! گاهی ابری ! گاهی هم بارانی !
روزها تو می تابی
شبها من می بارم
بهاری دیگر
راستی حس کردم
بوی عطر چیان در فضای کلمات پیچید…